جدول جو
جدول جو

معنی لندلند کردن - جستجوی لغت در جدول جو

لندلند کردن
(سَ زَ دَ)
غرغر کردن. ژکیدن. دندیدن
لغت نامه دهخدا
لندلند کردن
((~. کَ دَ))
غرغر کردن
تصویری از لندلند کردن
تصویر لندلند کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لند لند کردن
تصویر لند لند کردن
سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غر و لند کردن، ژکیدن، رکیدن، زکیدن، لندیدن، غر غر کردن، دندیدن، دندش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لند لند کردن
تصویر لند لند کردن
غرغر کردن، دندیدن
فرهنگ لغت هوشیار